بیانیه آیت الله سید علی حسینی اشکوری در باره پخش سریال عمر بن الخطاب
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین وصلّى الله على محمد وآله وصحبه المنتجبین
به همه رهبران دینى وعلماى مسلمین در سراسر جهان
سلام بر شما فرهیختگان, سخنی را از سر خیر خواهی برای خداوند ورسول مکّرم وبه خاطر مؤمنین به شما عرضه می دارم, زیرا بقاء آئین محمدی به یاری خداوند نتیجه تلاش پی گیر عالمان پارسا واهل فضیلت در طول تاریخ است زیرا آنان سنگربانان اسلام هستند وجانشینان پیامبر اعظم2 وحاملان رسالت آن جناب وبه دوش کشندگان اندیشه های پاک آن حضرت وراویان احادیث وی می باشند, ونیز مسئولیت برخورد با اشتباهات وراهنمایان راه دُرست در میان اُمتند ودر انجام وظیفه سنگین خود هیچگاه به خاطر ملامت وسرزنش, دست از کار نکشیده واز پای ننشسته اند. از آنجا که ضرورت ایجاب نموده خطرات پخش سریال عمر بن خطاب (رض) را گوشزد می نمایم زیرا این سریال یا برخلاف واقعیتهای تاریخی ساخته شده است که آن نیرنگ وتحریف حقائق تاریخ خواهد بود وامری غیر مشروع وخیانت به اُمّت وتاریخ است ویا مطابق حقائق وواقعیتهای تاریخ است ودر این صورت از آنجا که پخش بسیاری از آن حوادث اموری است ناگفتنی وانتشار آن در سطح وسیع آنهم بصورت نمایش در رسانه های جهان موجب خدشه دار شدن چهره اسلام وبزرگان از صحابه وخلفای راشدین است, که به مصلحت اسلام ومسلمین نیست زیرا کارهای گوناگون صورت گرفته است که بعضی سرنوشت ساز بوده ولی با افکار عمومی وارزشها در روزگار ما سازگاری ندارد بلکه از کارهای ناهنجار تلّقی می شوند وبرخلاف حقوق بشر به حساب می آیند شاید در آن روزگار بعضی از آنها صحیح ومطابق مصلحت بوده است ونیز بعضی از مطالب از نظر اعتقادی در میان طائفه ای از مسلمین مورد پذیرش نیستند وتصویر ونمایش آن به گونه ای که قابل فهم در قالب نمایش برای عامه مردم میسّر نمی باشد ونیز تخلّفاتی صوت گرفته است که بیان آن امور در سطح نمایش برای عامه مردم مصلحت نیست زیرا موجب برداشت غلط از دین وتدیّن را در بر خواهد داشت چنانچه حذف آنها موجب تحریف تاریخ ودورغگویی است به طور اجمال وسربسته از باب تذکّر به آن اشاره می نمایم.
فرار از جنگ در اُحد, اعتراض به پذیرش صلح حدیبیه واصرار بر جنگ بر خلاف نظر رسول اکرم2, تخلّف از شرکت در لشکر اُسامه, حدیث قلم هنگامی که پیامبر در بستر بیماری بود وسخن ناروا نسبت به آن حضرت, وبعد از وفات رسول خدا شمشیر کشیدن بر هر کس که بگوید پیامبر مُرده است, ممانعت از استرداد فدک به فاطمه دختر پیامبر وپاره کردن سند استرداد را که ابوبکر(رض) نوشته بود, آوردن هیزم درب خانه فاطمه وتهدید به آتش زدن خانه وهرکه در آن است, وهجوم به خانه وبیرون کشیدن علی وزبیر از خانه به سوی مسجد برای بیعت گرفتن رنجور نمودن فاطمه واسقاط جنین وی در پی هجوم آوردن به خانه, آزرده نمودن دختر پیامبر که موجب شد که وصیت کند که بر جنازه اش خاضر نشود وقبرش مخفی بماند.
پیشگیری خلیفه از استمتاع مشروع پس از عمره تمتع وقبل از احرام حج, تحریم ازدواج موقّت, زیاد وکم کردن کلمات اذان, وحکم به تحقق سه طلاق در یک مجلس بدون رجوع با گفتن سه بار, عول در میراث, جلوگیری از گریه کردن بر گذشتگان, تجسّس در امور شخصی وواردشدن به حریم خصوصی افراد بدون اجازه, مجازات فرزند خویش عبدالرحمن به خاطر شرابخواری به بیش از آن چه شرع مقرّر داشته است که منجر به مرگ وی گردید, ممانعت خلیفه از نوشتن احادیث پیامبر, وکتک زدن ابو هریره به خاطر نقل حدیث پیامبر, ودستور به سوزاندن کتب بعد از فتح ایران, تبعیض در توزیع بیت المال میان عربها وسایر اقوام, چگونگی انتخاب شورا برای تعیین خلیفه پس از خود.
تنها این مسئله اخیر را با تفصیلی بیشتر بر حسب آن چه در تاریخ آمده است بیان می کنم. هنگامیکه خلیفه(رض) آسیب بر او وارد آمد واو خود را نا امید از زندگانی یافت بد وگفته شد جانشین تعیین کن, او گفت: اگر ابو عبیده زنده بود او را جانشین می نمودم, زیرا او امین این اُمّت بود, واگر سالم بنده آزاد شده ابی حذیفه زنده بود او را تعیین می نموده زیرا او خدا را بسیار دوست می داشت.
فرزند او عبد الله را به او پشنهاد نمودند, او نپذیرفت, اطرافیان بیرون رفتند, دوباره بازگشتند وبدو گفتند: ای امیر مؤمنان درباره رهبری وصیّت نما, او گفت: بعد از آنچه به شما گفتم تصمیم گرفتم که مردی را که سزاوار است بر شما حکمرانی کند و به راه راست هدایتتان نماید او را برگزینم, وعلی را در نظر داشت, بدو گفتند: چه چیز مانع از تعیین اوست؟ او گفت: او را تحمّل نمی کنم چه زنده با شم وچه مُرده باشم. سپس گفت: این افراد را بر می گزینم علی, عثمان , عبدالرحمن, سعد, زبیر, طلحه, آنها با هم به شور بنشینند یکی را از میان خود انتخاب نمایند اگر یکی را برگزیدند پس به خوبی از او حمایت کنید واو را یاری نمایید. سپس اعضای شوری را خواست وبه آنان گفت: هنگامی که زندگی را به درود گفتم صهیب رومی امامت نماز مردم را نماید وشما به شور بنشینید, وابو طلحه انصاری را امر کرد که پنجاه نفر از انصار را مسلّح بر این گروه بگمارد تا در این سه روز یکی را انتخاب نمایند, وصهیب را دستور داد در این مدت با مردم نمازگزارد, وآن شش نفر را در خانه ای به همراه آن افراد به فرماندهی ابی طلحه انصاری گرد آورد, وبا شمشیر به همراه آن گروه مسلح بر سر آنان بایستد, وبدو گفت: اگر پنج تن با هم متّفق شدند ویکی مخالفت ورزید سرش را با شمشیر بشکن واگر چهار نفر متّفق شدند ودو نفر مخالفت نمودند سر آن دو را از تن جدا کن, واگر سه به سه با هم شدند خلیفه با آن دسته است که عبدالرحمن جزء آن است, وگروه مقابل را اگر مخالفت نمودند بکش, واگر سه روز گذشت وبر یک نفر اتفاق نکردند همه شش نفر را گردن بزن, ومسئله خلافت را به شورای میان مسلمین واگذر تا خود هر که را خواستند برای خود انتخاب نمایند ( کامل ابن اثیر بخش حوادث سال 23 هجری وهچنین تاریخ امم وملوک ابن جریر).
شما را به خدا ای دانشمندان وفرهیختگان آیا می توان این گونه حوادث تاریخی را در عصر حاضر برای مردم جهان به نمایش گذاشت وبازگو نمود؟ آیا بیان این امور اهانت به اسلام ورهبران مسلمین نیست؟ آیا بر اساس اینگونه حوادث وفرمانها حکم به وحشیگری وارتکاب جرائم جنگی وضد انسانیت وحقوق بشر وسرکوب وارتکاب اعمال تروریستی وعناوین زرق وبرق دار وانسان دوستانه که جوانان وروشنفکران را شیفته خود ساخته است موجب نمی گردد؟
بدین خاطر است که باید جلوی نمایش این سریال را گرفت وگرنه هیچ گونه مشکله ای در نمایش دادن شخصیتهای تاریخی وجود ندارد مگر انکه شخص بازی کننده نقش, خود داری خصوصیتهای شخصی باشد که صلاحیت ایفای آن نقش را نداشته باشد.
والحمد لله اولاً وآخر
والسلام علیکم ورحمة الله
شعبان المعظم 1433هـ ق
علی حسینی اشکوری
