سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پرگویی، حکیم را می لغزاند و بردبار را ملول می کند، پس پرگویی مکن که به ستوه آوری و کوتاهی مکن که خوار گردی . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :4
بازدید دیروز :6
کل بازدید :73725
تعداد کل یاداشته ها : 31
103/2/14
7:53 ص

در این نوشتار که از کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» استاد مطهری جمع آوری شده است؛ سعی شده پنجره­ای از دیدگاه این اندیشمند شهید پیرامون «ملی گرایی» به روی خوانندگان گشوده شود.

 

انصافاً ملی­گرایی و نژاد­پرستی احمقانه نیست؟

فعلا در دنیا ملتى وجود ندارد که از نظر خون و نژاد از سایر ملل جدا باشد، مثلا ما ایرانی­ها که سابقه­ی تاریخى نیز داریم و از لحاظ حکومت و قوانین داراى وضع خاصى هستیم، آیا از لحاظ خون و نژاد از سایر ملل مجاور جدا هستیم؟ مثلا ما که خود را از نژاد آریا، و اعراب را از نژاد سامى مى­دانیم، آیا واقعا همینطور است؟ یا دیگر پس از این همه اختلاط­ها و امتزاج­ها، از نژادها اثرى باقى نمانده است؟

حقیقت اینست که ادعاى جدا بودن خون­ها و نژادها، خرافه­اى بیش نیست. نژاد سامى و آریایى و غیره به صورت جدا و مستقل از یکدیگر فقط در گذشته بوده است، اما حالا آنقدر اختلاط و امتزاج و نقل و انتقال صورت گرفته است که اثرى از نژادهاى مستقل باقى نمانده است.

بسیارى از مردم امروز ایران که ایرانى و فارسى زبانند و داعیه ایرانى گرى دارند، یا عربند یا ترک یا مغول، همچنانکه بسیارى از اعراب که با حماسه­ی زیادى دم از عربیت مى­زنند از نژاد ایرانى یا ترک یا مغول می­باشند، شما اگر همین حالا سفرى به مکه و مدینه بروید، اکثر مردم ساکن آنجا را می­بینید که در اصل اهل هند یا ایران یا بلخ یا بخارا یا جاى دیگرى هستند. شاید بسیارى از کسانى که نژادشان از کوروش و داریوش است، الان در کشورهاى عربى تعصب شدید عربیت دارند و بالعکس شاید بسیارى از اولاد ابوسفیان­ها امروز سنگ تعصب ایرانیت به سینه می­زنند.(ص56)

 

حقیقت ملی­گرایی

ملیت از خانواده «خود خواهى» است، که از حدود فرد و قبیله تجاوز کرده شامل افراد یک ملت شده است و خواه ناخواه عوارض اخلاقىِ خود خواهى: تعصب، عجب، ندیدن عیب خود (البته عیب­هاى ملى در مقیاس ملت)، بزرگتر دیدن خوبی­هاى خود، تفاخر و امثال این­ها را همراه دارد.(ص57)

به قول اقبال لاهورى:

امر حق را حجت و دعوى یکى است

خیمه­هاى ما جدا دلها یکى است

از حجاز و چین و ایرانیم ما

شبنم یک صبح خندانیم ما(ص49)

«ملت­پرستى، خود نوعى توحش است»(ص51)

می­گویند علت اینکه مرحوم سید جمال الدین اسد آبادى ملیت خود را مخفى مى­کرد، این بود که نمى­خواست خود را به یک ملت معین، وابسته معرفى کند و احیاناً بهانه­اى به دست استعمارچیان بدهد و احساسات دیگران را علیه خود برانگیزد.(ص50)

 

چرا حرف از نژاد می­زنی؟

رسول اکرم (ص) همواره مراقبت مى­کرد که در میان مسلمین پاى تعصبات قومى که خواه ناخواه عکس العمل­هایى در دیگران ایجاد می کرد به میان نیاید.

در جنگ «احد» جوانى ایرانى در میان مسلمین بود، این جوان مسلمان ایرانى پس از آنکه ضربتى به یکى از افراد دشمن وارد آورد، از روى غرور گفت: «خذها و انا الغلام الفارسى»، یعنى این ضربت را از من تحویل بگیر که منم یک جوان ایرانى. پیغمبر اکرم احساس کرد که هم اکنون این سخن تعصبات دیگران را بر خواهد انگیخت، فورا به آن جوان فرمود که چرا نگفتى منم یک جوان انصارى. (سنن ابى داودج2 ص625) یعنى چرا به چیزى که به آیین و مسلک مربوط است افتخار نکردى و پاى تفاخر قومى و نژادى را به میان کشیدى.(ص68)

 

فصل الخطاب

 

نقطه مقابل ناسیونالیسم[ملی­گرایی]، «انترناسیونالیسم» است که قضایا را با مقیاس جهانى مى­نگرد و احساسات ناسیونالیستى را محکوم می­کند. ولى همچنانکه گفتیم اسلام همه احساسات ناسیونالیستى را محکوم نمى­کند، احساسات منفى ناسیونالیستى را محکوم می­کند، نه احساسات مثبت را. (ص58)

 

به اعتراف همه­ی مورخین حضرت رسول اکرم (ص) در مواقع زیاد این جمله را تذکر می­داد:

«ایها الناس کلکم لادم و آدم من تراب لا فضل لعربى على عجمى الا بالتقوى» (تحف العقول ص34 و سیره ابن هشام ج2 ص414) یعنى همه­ی شما فرزندان آدم هستید و آدم از خاک آفریده شده است، عرب نمی­تواند بر غیر عرب دعوى برترى کند مگر به پرهیزکارى.(ص67)

 

اسلام نه تنها به این احساسات تعصب­آمیز توجهى نکرد بلکه با شدت با آنان مبارزه کرد. قرآن کریم در کمال صراحت فرمود: «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثى و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقیکم»(حجرات/13).

یعنى اى مردم، ما همه شما را از یک مرد و یک زن آفریدیم و شما را گروه­ها و قبیله­ها قرار دادیم تا به این وسیله یکدیگر را بشناسید. گرامی­ترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست. (ص66)